چرا اسب بر بدن ابی عبدلله تاخت؟ مگر ما معتقد نیستیم که حیوانات به بدن انسان کامل لطمه یا اهانتی وارد
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3612
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22449
بازدید ماه : 196838
بازدید کل : 1608517
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 / 11 / 1396


قاتلان امام حسین ، قاتلان امام حسین چگونه مردند

 

 

پرسش شما: چرا اسب بر بدن ابی عبدلله تاخت؟ مگر ما معتقد نیستیم که حیوانات به بدن انسان کامل لطمه یا اهانتی وارد نمیکنند؟

✅پاسخ عمومی:

بسم الله الرحمن الرحیم

کل نظام هستی برای انسان کامل ذلول و رام است. در واقع انسان کامل خلیفة الله است و بلا تشبیه در نظام هستی می تواند کار خدایی کند. تمام ذرات نظام هستی تحت امر انسان کامل اند چون:

حق جان جهان است و جهان جمله بدن

انسان کامل به منزل روح است در نظام هستی و کل عالم به منزله بدن است لذا روح به محض اراده می تواند در بدن تصرف کند.
این قوت و مقام تصرف در عالم هستی از جنبه روحانی انسان کامل است، یعنی از ان جهت که خلیفه خداست، در چنین قله ای به سر میبرد.
اما انسان کامل نیز بر اساس حکم حکیم انا بشر مثلکم ، از جنس بشر است.
بشر را فرمودند از بشره می اید، یعنی از جنس پوست است.
بشر در نظام هستی تحت تاثیر اشیای دیگر واقع می گردد.
از اب متاثر میشود ، از اتش تاثیر می پذیرد، از باد تحریک می شود، از خاک اثر می پذرید.
بدن انسان از جنس ماده است و این ماده در مواجهه با دیگر اشیا در معرض تاثیر و تاثر است.
برای مثال ، نوشیدنی مسموم بر بدن انسان کامل اثر منفی دارد و او را به شهادت می رساند.
یا انکه سنگ به دندان مبارک پیامبر خدا اصابت میکند و به ان صدمه می زند
یا انکه حسن و حسین علیهم السلام در کودکی بیمار می شوند و والدینشان برای شفای انها نذر روزه میکنند.
انسان کامل نیز مانند ما بشر است، جسم مادی دارد ، غذا میخورد، اب می نوشد، بدنش از دیگر اشیا متاثر می گردد
اما این انسان کامل تنها بعد مادی و دنیوی ندارد.او علاوه بر آنکه بشر است، آدم نیز هست، آدم کیست؟!
آدم کسی است که مورد تعلیم تمام اسماء الله واقع شده، علم آدم الاسماء کلها
یعنی تمام حقایق را در جان خود دارد و مظهر تمام نمای اسماء الله است.
اگر چنین انسان کاملی اراده کند، هزار و دویست سال زنده می ماند و احد الناسی نمی تواند به بدنش اسیب بزند.
و اگر این انسان کامل اراده کند دریا را می شکافد.
شق القمر میکند.
درخت را از ریشه در می آورد.
بدون قوه جسمانیه درب خیبر را میکند
و ...
اما بحث این است که انسان کامل چه زمانی از قوه روحانیه خویش بهره میبرد؟
آیا تمام شئونات زندگی خود را بر اساس معجزات و کرامات و امور خارق العاده بنا میکند؟؟
یا انکه هر گاه به اذن الله مامور شد دست به تصرف دراز میکند؟
اگر انسان کامل همیشه کارهای عجیب و غریب کند ، ایا می توان وی را اسوه و الگو دانست؟! اسوه کسی است که از جنس ما باشد. مانند ما باشد اما برتر از ما باشد.
در کربلا لشکر اجنه و فرشتگان تحت امر حضرت سید الشهدا بودند اما امام فرمود اگر شما این لشکر دشمن را نابود کنید ، انها با چه ازمایش شوند؟؟!
و من در نابودی انها از شما تواناترم
اما میبینیم امام حسین هیچ از قدرت روحانی خویش بهره نگرفت و مانند دیگر شهدای کربلا به میدان رزم رفت و جنگید و شهید شد.
آنکه فرمودند حیوانات رام انسان کامل اند،‌ حق است.
نه تنها حیوانات رام اند، کل ذرات نظام هستی رام حضرت سید الشهدا است
اما افسار اسب در دست یزیدیان است.
ان ها نیز انسان اند و اراده و اختیاردارند.
قانون نظام هستی نیز بر این است که اسبی که رام شده، هر کجا که سوارکارش وی را هدایت کند می تازد
اگر بنا بود امام حسین علیه السلام از قوت روحانیه خویش در این جهت بهره ببرد که بعد از شهادتشان اسب بر بدنشان نتازد، خب چرا اصلا به صورت طبیعی و مادی شهید شدند که حالا در صدد حفظ بدن مادی خویش باشند؟
اگر امام اراده میکرد که اسبی بر بدنش نتازد، سلب اختیار و اراده از سپاه دشمن شده بود. ولی امام می خواست ان سپاه ازمایش شود و اسلام با این شهادت و این مصیبت به صورت طبیعی احیا گردد.

اینکه در روایات آمده که حیوانات وحشی مانند شیر بر معصوم صدمه نمیزنند حق است، اگر معصوم در بین هزاران حیوان درنده باشد هیج اسیبی از جانب انها نخواهد دید.
اما اگر ان حیوان ، حیوان رام شده ای چون اسب باشد چطور؟
در اینحا نیز اگر امام بخواهد نه ان اسب و نه سوارکارش هیچ اسیبی نمیتوانند بزنند.
اما بنای سید الشهدا بر سلب اختیار از سوارکار و تصرف در اختیار او نبود.
اینکه کسی چنین قوت روحانی عظیم داشته باشد و مظاومانه شهید شود و رضا برضاک بگوید،‌اوج مقام بندگی است.

امام میگوید من بنده ام. خدا امر فرموده: بروکربلا، با خانواده ات نیز برو و امر فرموده در این سفر دست تصرفی دراز مکن.
منم میگویم چشم ، هر چه خدا فرمود چشم. چون من بنده ام.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی