۱- راهبردهاى ملى و مذهبى
الف) ایجاد وحدت ملى و همبستگى ایمانى
ورود پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به مدینه همراه با عقد قراردادهایى بین گروههاى گوناگون بود. این پیمانها را مىتوان یکى از بارزترین شواهد به کارگیرى رهیافت وحدت اسلامى در جامعه آن زمان شمرد.
پیمان نامه عمومى مدینه:
یکى از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادى بود که بین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضى آن را «نخستین قانون اساسى مکتوب جهان» دانسته اند. این تدبیر بهترین مقوله براى به وجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دینى بود چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعى یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تضمین مىکرد و از سوى دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسى و حکومتى را فراهم مىآورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین به روشنى قید شده بود که مسلمین امت واحدهاى، جداى از مردم دیگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطى بین مسلمانان و کافران نیست و دورى بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاکم بر این پیمانها همانا به کارگیرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در جامعه اسلامى است و از همین رو تمام موارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولى به بعضى از آن موارد اشاره مىکنیم: (۱)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنى بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فى سبیل الله صلح نمىکند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامى گروهها (که به جنگ مشغول اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دو مرتبه پشت سر هم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمة الله» نسبت به همه افراد یکسان است.
- اگر اختلافى بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونى را که دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلکه او را کمک مىکنند.
و در قسمت دیگرى از این عهدنامه تاریخى که طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، امورى پیشداورى شد که توجه به مفاد آن حاکى از انگیزه تحقق وحدت ملى توسط پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحده اند و مانند یک ملت در مدینه زندگى خواهند کرد و هر یک دین خود را دارند.
- به یهودیان هم پیمان، همراهى و کمک خواهد شد و متقابلا وقتى مسلمین آنها را به مصالحه مىخوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد کسانى که با این قرارداد به مخاصمه برمىخیزند، مبارزه کنند.
- هر دو باید با یارى یکدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ کافرى از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش براى ایجاد حساسیت مشترک دینى و ملى یکى از شاخص ترین راه حلهاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در جهت تحقق وحدت اسلامى شمرده مىشود.
پیامبر اکرم
تثبیت وحدت ایمانى:
پیامبر صلى الله علیه و آله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگى ایمانى مسلمین مکررا بر این موضوع تاکید فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده اند که فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد على من سواهم تتکافوا دمائهم یسعى بذنبهم ادناهم.» (۲)
ایجاد چنین حس مشترک دینى و پیوستگى مذهبى واحد بین مؤمنان در کلام زیبایى منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحدة.»
همچون آن یک نور خورشید سما صد شود نسبت به صحن خانه ها
لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیرى تو دیوار از میان
چون نماند خانه ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
و البته رمز این پرتو نورانى نیز در روح انسانى و الهى مؤمنان خواهد بود که:
جان حیوانى ندارد اتحاد تو مجو این اتحاد از روح باد
جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاى شیران خداست (مولوى)
ب) پیوند روح اخوت و برادرى
پیدایش تعلق اجتماعى:
در نخستین سال ورود پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به مدینه یکى از مهمترین ابتکارها و راهبردهاى مهم حضرت در به کارگیرى عامل وحدت دینى واقع مىشود؛ یعنى پیوند (عقد) مواخات بین کلیه مسلمانان اعم از مرد و زن.
رسول خدا صلى الله علیه و آله در یک مجلس عمومى مىفرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین.» (۳)
این پیمان برادرى همگانى تنها بر اساس نفى انگیزه هاى قومى و قبیله اى و بر محور حق و همکارى اجتماعى شکل گرفت چه این که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم واتقوا الله لعلکم ترحمون.» (حجرات /۱۰)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بین هر مهاجر و یکى از مردم مدینه عقد برادرى بست و در یک انگاره تاریخى، حضرت على را در دنیا و آخرت برادر خود خواند که: «انه منى و انا منه.»
به هر ترتیب، این تصمیم اگاهانه، کارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى پیدایش یک تعلق اجتماعى بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهى پایه تشکیل جامعه آرمانى: جامعه مطلوب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، نظامى است که تمامى اعضاى آن بر محور دیانت توحیدى، پیوند برادرى با یکدیگر دارند و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حکیم نیز زمینه هاى الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدینسان پایه هاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محکم گردد: «و ان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هو الذى ایدک بنصره و بالمؤمنین × و الف بین قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم.» (انفال /۶۲ و۶۳)
بر اساس مفاد آیات الهى اولا بدون تحقق الفت اجتماعى، نمىتوان سخن از جامعه کرد؛ ثانیا تحقق این امر تنها به دست خداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه هاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند. (۴)
کلام راستین خداوند پیرامون مساله برادرى قبایل یثربى نیز بس گویاست؛ «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا ... «(آل عمران /۱۰۳)
جامعه آرمانى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله که در آن روح اخوت و برادرى موج مىزند، جامعهاى است که در شدت بر کفر و رحمت به ایمان، حول یک محور، وحدت مى یابند، یعنى: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم.» (فتح /۲۹)
جامعه اى که مانند پیکرهاى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدتبخش با یکدیگر پایدار مى مانند و روح عشق و ایمان مذهبى در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فى توادهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى.» (۵)
بهره ورى از ظرفیتهاى اجتماعى:
در نتیجه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با طرح پیمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفیت خاص چارچوب اجتماعى جامعه عربى (که حمایت از هم پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت بارز پیامبر صلى الله علیه و آله نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفیان شد، که حتى آثار و پیامدهاى این مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارایى ها نسبت به یکدیگر پیش رفت. مورخان نقل مىکنند که در جریان برادرى مهاجر و انصار، پیمانى بسته شد که شامل مشارکت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگى «بنىالنضیر» از بهترین نمونه هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویاى شواهدى است که نقش پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را در جلوگیرى از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهره ورى ابزار وحدت اسلامى نشان مىدهد و این دستور آشکار قرآن بود که: «ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا...» (آلعمران /۱۰۵) تلاش پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ایجاد وحدت به اوج کوششهاى ممکن، مىرسد و چون آرمان وحدت را یکى از رسالتهاى الهى بعثت خود مىداند؛ و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مىآید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به کار مىبرد که: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم.» (توبه/۱۲۸) و شاید به همین دلیل است که خود مى فرماید: «ما اوذى نبى مثل ما اوذیت.» (۶)
راهکار سازگارى و همدلى:
موضوع «اصلاح ذات البین» و سفارشها و موضع گیرىهاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پیرامون آن نیز، در ردیف راهکارهاى ایجاد برادرى قرار مىگیرد:
«... و فى الخبر عن ابى ایوب قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یا ابا ایوب الا ادلک على صدقة یحبها الله و رسوله قال: بلى. فقال رسولالله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا ... و فى راویه تسعى فى صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا.» (۷)
و نیز نقل شده که درباره آیه اخوت از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در برقرارى آشتى میان مردمان بکوشد؛ برابر مزد کسى است که در راه خدا پیکار کند. (۸)
بدین ترتیب یکى از این شیوه ها را در تصمیمى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مبنى بر «اصلاح ذات البین» در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر مىگیرد، مشاهده مىکنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگى تربیتى و اخلاقى کامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود تا در وحدت پویاى جامعه اسلامى ایجاد خلل کند. از اینرو، پیامبر صلى الله علیه و آله مامور به اصلاح امور و حفظ یکپارچگى ملت مىشود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلى و تبعیت از رسول اکرم صلى الله علیه و آله که: «فاتقوا الله و اصلحوا ذات بینکم و اطیعواالله و رسوله ان کنتم مؤمنین.» (انفال /۱)
پیامبر صلى الله علیه و آله به گونهاى اختلاف زدایى مىکند که شقاقى (هر چند ناچیز) در پیکره وحدت دینى مسلمین سر برنیاورد؛ چنان که مورخان نقل کرده اند، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله حتى براى گروهى هم که در جنگ حاضر نبودند سهمى از غنیمت قرار مىداد. (۹)
جالب توجه است که پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با وجود اعلام حمایت عدهاى از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنى بر آمادگى جهاد نبرد با دشمن است؛ چون محتواى قرارداد انصار با پیامبر صلى الله علیه و آله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهى در جنگهاى خارج، لذا پیش از حرکت به دنبال راى و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یارى آنان آماده کارزار مىگردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به رعایت سنتهاى اجتماعى و ملاحظه شرایط خاص سیاسى زمان دارد. (۱۰)
تفوق به جاى تفرق:
رویداد دیگرى که در جریان جنگ احد شاهدیم دستورى است که قرآن به پیامبر صلى الله علیه و آله مىدهد مبنى بر عدم ملامت پارهاى مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعى در امیدوار ساختن و همکارى به گونهاى که جذب جامعه اسلامى شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحى قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم فى الامر ...» (آلعمران /۱۵۹)
قطعا یکى از ریشه هاى اصلى چنین تصمیم پسندیده اى، همخوانى با وحدت و یکپارچگى سیاسى امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزین که در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است که به نقل تاریخ؛ جوان مسلمان ایرانى پس از وارد آوردن ضربه اى بر افراد سپاه دشمن مىگوید: «خذها و انا الغلام الفارسى» (این ضربت را تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانى) اما پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمىگویى منم یک جوان انصارى؟! و منظور آن است که به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومى دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت به دین و مکتب و ارزشهاى توحیدى بازگرداند.
بدینسان حضرت از هر عاملى براى نگهدارى تفوق اجتماعى و جلوگیرى از تفرق استفاده مى کرد و حتى در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملى:
سیاست پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره ویران کردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یک مانع مؤثر براى جلوگیرى از ظهور شکاف سیاسى در جامعه اسلامى بود تا پیاپى، وفاق ملى آسیب نبیند.
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله حتى در آخرین سفارشهاى خود به امت اسلامى نیز چنین مىگوید: «ایها الناس، ان دماءکم و اموالکم علیکم حرام الى ان تلقوا ربکم، کحرمة یومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد که: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوة.» (۱۱)
پینوشتها:
۱- حمیدالله، محمد: اولین قانون اساسى مکتوب در جهان، ترجمه غلامرضا سعیدى، تهران، انتشارات بعثت، ۱۳۶۵، ص ۵۵-۶۴.
۲- علامه هندى، علاءالدین، کنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۵م، ج ۱، ص۱۴۹.
۳- آیتى، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۶۶، ص۲۳۵.
۴- تفصیل این سخن را در جاى خود باید دنبال کرد; نگاه کنید: حسینى، سید حسین: «علوم انسانى اسلامى، مبناى تحقق وحدت فرهنگى»، نامه فرهنگ، بهار۱۳۷۷، شماره۲۹ و نیز: جزوه درسى «عرفان دینى» از همین قلم.
۵- روایت پیامبرصلى الله علیه وآله در کنزالعمال، جلد ۱، ص۱۴۹.
۶- علامه مجلسى، محمدتقى، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه،۱۴۰۳ ق، جلد۳۹، ص۵۶.
۷- المیبدى، ابوالفضل رشیدالدین، کشفالاسرار و عدةالابرار، به اهتمام علىاصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱، جلد۹، ص ۲۷۱-۲۶۷.
۸- حاج سید جوادى و دیگران، دایرةالمعارف تشیع، تهران، سازمان دایرةالمعارف تشیع،۱۳۶۶، جلد ۱، ص۲۴۳.
۹- تاریخ پیامبر اسلام، ص۲۷۲.
۱۰- بهشتى، سید محمد، محیط پیدایش اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،۱۳۶۷، ص۱۴۷.
۱۱- ابنهشام، ابومحمد عبدالملک: السیرة النبویه، قم، انتشارات ایران،۱۳۶۳، جلد ۴، ص۲۵۰.
***نگاهى به راهبردهاى ارزشى پیامبر اکرم در مسیر وحدت اسلامى- ۲
نظرات شما عزیزان: