تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9821
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 89047
بازدید ماه : 142325
بازدید کل : 10534080
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 31 / 3 / 1396


 






29 - سلام کردن ملک موکل آب


از جابر روایت کرده است که گفت : با امیرالمؤ منین ( ع ) در کنار فرات می رفتیم که ناگاه موج عظیمی برخاست و آن جناب را پوشاند به طوری که از نظر من پنهان شد ، سپس از اطراف او عقب رفت و هیچ رطوبتی بر آن جناب نبود ، و من از این جریان ترسناک و متعجب شده ، جریان را از حضرت پرسیدم ، فرمود : آن را دیدی ؟
گفتم : آری .
فرمود : ملک موکل بر آب بیرون آمد و بر من سلام کرد و مرا در آغوش گرفت . ( 34 )




30 - گفت و گو با سنگ


از ابن عباس روایت کرده که گفت : با علی ( ع ) از جنگ صفین بر می گشتیم لشکر تشنه شد ، و در آن زمین آبی نبود ، و به علی ( ع ) از تشنگی شکایت کردند ، حضرت شروع به گشتن کرد تا این که سنگی را دید ، روی آن ایستاد و فرمود : ای سنگ آب کجاست ؟
عرض کرد : سلام بر تو ای وارث علم نبوت ! آب در زیر من است ای وصی محمد ، پس صد نفر روی سنگ افتادند و نتوانستند حرکتش دهند ، و آن جناب روی آن ایستاد و لبهایش را حرکت داد و با دستش آن را بلند کرد ، و به یک چشم بر هم زدن از جا کنده شد ، چشمه آبی در زیرش بود از عسل شیرین تر ، و از برف سردتر ، خوردند و اسبان و شترانشان جای خود برگرد ، و سنگ شروع به چرخیدن کرد تا روی
چشمه افتاد . ( 35)


31 - وقوع زلزله شدید


در زمان ابوبکر و عمر ، زلزله شدیدی در مدینه رخ داد ، به طوری که عموم مردم ترسیدند . نزد ابوبکر و عمر رفتند ، مشاهده کردند آن دو نفر از شدت ترس به شتاب حضور امیرالمؤ منین ( ع ) می روند .
مردم هم به تبعیت آنها حضور آن حضرت رسیدند . امیرالمؤ منین ( ع ) از منزل خارج شدند . ابوبکر و عمر و عموم در عقب آن بزرگوار رفتند تا به باروی شهر رسیدند . آن حضرت روی زمین نشست مردم هم اطراف او نشستند . دیوارهای مدینه مانند گهواره حرکت می کرد اهل مدینه از شدت ترس صداهای خود را بلند کرده و فریاد می زدند : یا علی به فریاد ما برس ، هرگز چنین زمین لرزه ای ندیدیم . لب های آن حضرت به حرکت آمد و با دست به زمین زد و فرمود : ای زمین آرام و قرار بگیر . زمین به اذن خدا ساکت شد و قرار گرفت .
مردم از اطاعت و فرمانبرداری زمین از امیرالمؤ منین تعجب کردند ، فرمود : شما تعجب کردید که اطاعت امر من نمود وقتی به او گفتم : قرار بگیر ؟
عرض کردند : بلی ، یا امیرالمؤ منین .
فرمود : من همان انسانی هستم که خداوند در قرآن می فرماید :
( و قال الانسان مالها ) به زمین می گویم بیان کن برای من حوادث و اخباری که بر روی تو واقع شده و انجام گرفته است و به من بگو عمل هایی که مردم در روی تو به جا آورده
اند .
پس از آن فرمود : اگر این همان زمین لرزه هایی بود که خداوند در سوره زلزله می فرماید زمین به من اخبار خود را خبر می داد ، ولی آن نیست . ( 36 )
و در حدیث آمده است که پیغمبر ( ص ) فرمود : آیا می دانید که اخبار آن چیست ؟
گفتند : خدا و پیامبرش داناتر است .
فرمود : اخبار آن این است که شهادت می دهد بر هر بنده و کنیز و هر مرد و زن به آن چه در روی آن انجام داده می گوید : فلانی ، فلان کار را در فلان روز از فلان ماه انجام داده .
این خبر دادن زمین است . ( 37 )







نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی