ارتش عراق در 3 محور اصلى زیر پیشروى خود دراستان خوزستان را آغاز كرد:
1 ـ جبهه غرب دزفول و شوش
2 ـ جبهه بستان ـ سوسنگرد و هویزه
3 ـ جبهه اهواز و خرمشهر
در جبهه اهواز و خرمشهر، ابتدا لشكر5 مكانیزه از سپاه 3 عراق با استفاده از محورهاى زیر ، اهواز و خرمشهر رامورد هجوم قرار داد:
ـ محور بصره ، تنومه، كوشك، جفیر، اهواز
ـ محور بصره ، تنومه ، پاسگاه زید، ایستگاه حسینیه، پادگان حمید، اهواز
ـ محور بصره ، تنومه ، شلمچه ، پل نو، خرمشهر
زمانى كه دشمن با مقاومت دور از انتظار رزمندگان ایثارگر ایرانى در محور شلمچه روبه رو مى شود ، تصمیم مى گیرد خرمشهر را از سمت شمال تحت فشار قرار دهد. از این رو، عناصرى از لشكر 5 مكانیزه عراق در امتداد جاده آسفالته اهواز ـ خرمشهر از شمال به جنوب نیروهاى مدافع خرمشهر را مورد هجوم قرار مى دهند. اما زمانى كه دشمن احساس مى كند قادر نیست با لشكر 5 مكانیزه اهواز و خرمشهر را تصرف كند، عناصر لشكر 3 زرهى را كه در احتیاط سپاه 3 قرار داشته است، در منطقه خرمشهر وارد عمل كرده، لشكر 5 مكانیزه را مأمور تصرف شهر اهواز مى نماید. علاوه بر بمباران هوایى آبادان و تأسیسات دریایى و ترمینال گمرك خرمشهر ، در مرز زمینى فشار دشمن از جبهه شلمچه آغاز شد و نیروهاى ارتش بعث بعدازظهر روز 31 شهریور تلاش كردند شلمچه را اشغال كنند.
بدین منظور تا ساعت 18 آن روز پاسگاه را محاصره كردند ولى نیروهاى مدافع پاسگاه كه تركیبى از عناصر نیروى زمینى ارتش، ژاندارمرى و نیروهاى مردمى بودند، موفق شدند عناصر دشمن را از حوالى پاسگاه دور سازند. این پایدارى شجاعانه كاملاً برخلاف انتظار نیروهاى عراقى بود، زیرا ظاهراً به آنها تفهیم شده بود كه به محض عبور از خط لوله به جز مقاومت مرزى بسیار ضعیف، دیگر مقاومتى روبه روى آنها نخواهد بود و به سادگى خواهند توانست به اهداف تعیین شده دست یابند. ولى در همان برخورد اول خلاف این وعده براى سربازان عراقى ثابت شد. از سوى دیگر، حوادث روز 31 شهریور سبب آمادگى نسبى نیروهاى ایرانى در مواضع پدافندى مرز شد.
حملات متجاوزان عراقى براى تصرف خرمشهر روز اول مهرماه سال 59 نیز ادامه یافت، اما با وجود برترى كامل متجاوز ، نیروهاى دشمن موفقیت چندانى كسب نكردند و نتوانستند مقاومت نیروهاى ایران را در خط مرز درهم بشكنند و مجبور به توقف درمواضع نزدیك مرز شدند.
براساس گزارش هاى پایگاه هاى دریایى و هوایى ایران درخلیج فارس و كرانه آن در روز اول مهرماه، 11 فروند هواپیماى میگ و6 فروند ناوچه لوزا متعلق به ارتش عراق در نیروهاى هوایى و دریایى منهدم شدند و نیروى دریایى ایران كنترل كامل تنگه هرمز را به دست گرفت.
با وجود فشارهاى خردكننده ارتش عراق ، متأسفانه به دلیل شرایط موجود نیروى قابل توجهى درمقابل هجوم وحشیانه ارتش بعث عراق وجود نداشت و نیروهاى موجود فقط مى توانستند نقش نیروى پوشش را ایفا كنند و این درحالى بود كه در پشت سر آنها نیروى عمده اى كه عهده دار دفاع از مواضع اصلى شود، وجود نداشت.
بدین ترتیب بودكه مسئولان متوجه شدند با یك لشكر زرهى (92 زرهى اهواز) آن هم با كمیت و كیفیت نه چندان مطلوب نمى توان در 500 كیلومتر از كرانه اروندرود تا دهلران در مقابل تجاوز چندین لشكر زرهى و مكانیزه عراق پایدارى كرد و از این رو اعزام نیروهاى تقویتى از مناطق داخلى كشور به خوزستان آغاز شد.
2 مهرماه به دانشكده افسرى دستور داده شد از دانشجویان سال دوم و سال سوم به صورت گردان رزمى پیاده سازمان داده شوند تا به خوزستان اعزام گردند و به این ترتیب تعداد كثیرى از دانشجویان ، افسران و درجه داران دانشكده افسرى در قالب 3 گردان پیاده و مجهز به جنگ افزارهاى انفرادى، تیربار و آرپى جى 7 به جبهه هاى نبرد جنوب اعزام شدند كه در مقاومت دلیرانه قبل از سقوط خرمشهر نقش بسزایى ایفا كردند و تعدادى از آنان به شهادت رسیدند. فشار دشمن براى تصرف خرمشهر هر روز بیشتر مى شد و تا قبل از روز 24 مهر ماه كه خرمشهر به اشغال نظامیان ارتش بعث عراق درآمد، نیروهاى مدافع خرمشهر در نهایت ایثار و از خودگذشتگى و رشادت و جوانمردى در مقابل دشمن ایستادگى كردند. این رزمندگان كه مركب از افراد نیروى زمینى ارتش، تكاوران دریایى نیروى دریایى و دلیرمردان سپاه پاسداران بودند هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا مانع از سقوط خرمشهر شوند اما سرانجام در روز 24 مهر ماه سال59 سقوط خرمشهر رسماً اعلام شد و این در حالى بود كه رزمندگان باقى مانده در شهر درگیر خونین ترین نبرد با نیروهاى متجاوز بودند و از همین رو خرمشهر، خونین شهر نامیده شد.
نظرات شما عزیزان: