«اعجاز قرآن کريم»

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

«اعجاز قرآن کريم»

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

«اعجاز قرآن کريم»

«عدم اختلاف در معانی و الفاظ قرآن»

و باز موضوع ديگری که به احتمال قوی برای مردم صدر اسلام و سائر مردم از وجوه اعجاز قرآن بوده و آنها هم مثل سائرين در اين موضوع مشمول تحدّی قرآن شده اند، در مسأله عدم اختلاف در معانی و الفاظ قرآن بوده است.

زيرا يکی از دلائل اعجاز قرآن که خود قرآن نيز به آن اشاره فرموده، اعجاز او است از نظر عدم اختلاف در عبارات و معانی قرآن که در سوره نساء آيه 81 می فرمايد:

«افلا يتدبّروُن الْقُرْان و لوْ کان منْ عنْد غيْر اللّه لوجدُوا فيه اخْتلافا کثيرا».

«آيا مردم در قرآن تأمّل و فکر نمی کنند؟ اگر از جانب غير خداوند تدوين شده بود در آن اختلاف زيادی می ديدند».

ترديدی نيست که تمام قرآن (طبق آيات سوره قدر و آيه دوّم و سوّم سوره دخان) در شب قدر نازل شده و چنانکه در آيه 113 سوره طه می فرمايد:

«و لاتعْجلْ بالْقُرْان منْ قبْل انْ يُقْضی اليْک وحْيُهُ و قُلْ ربّ زدْنی علْما».

«عجله نکن در بيان الفاظ قرآن قبل از آنکه آن ارتباط مخصوص بين تو و خالقت برقرار گردد. و به تو اجازه بيان آيات قرآن داده شود و به تو وحی گردد».

و آمدن جبرئيل برای صدور اجازه بيان آيات از جانب خدا بوده است. اين از نظر اعتقاد اسلامی است.

ولی ما برای اثبات اعجاز قرآن و اينکه قرآن مصنوع خود «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله نبوده، بايد بگوئيم: اگر قرآن ساخته شده خود «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله می بود، طبعا می خواست اختلاف زيادی در الفاظ آن پيدا شود. زيرا ممکن نيست که شخصی در ظرف بيست و سه سال هر روز چند جمله از مطالبی را بگويد و خود او در دفتری آن را جمع آوری نکند و در يکجا ننويسد، در عين حال از اوّل تا به آخر از نظر الفاظ و معانی هيچ گونه عدم توازن و اختلافی در آن وجود نداشته باشد.

اهل دانش و ادب می دانند که يک نويسنده، اديب و يا شاعری که بيست و سه سال شعر گفته و يا نثر ادبی نوشته و در هر سال کتابی منتشر کرده مسلّم اشعار و يا نوشته سال اوّل او با سالهای دهم و سال دهم او با سال بيست و سوّم کلّی فرق دارد.

حتّی ديده نشده که حالات نويسنده و شاعر در نوشته و شعرش اثری نگذاشته باشد. در تاريخ شعراء و حالات آنها زياد به چشم می خورد که گاهی شاعری قصيده ای را می سازد که از نظر ارزش ادبی به پايه قصيده ديگرش نمی رسد. وقتی از اساتيد ادب، سرّ اين مطلب را سؤال می کنند، می گويند: شاعر در اينجا ناراحتی روحی داشته و نتوانسته کاملاً ذوقش را به کار بياندازد ولی در قصيده ديگر از نظر روحی در نشاط و راحتی کامل بوده است.

فراموش نمی کنم شبی با يکی از نوابغ نويسندگان نشسته بودم و او از اهميّت قلم و نويسندگی سخن می گفت و قسمتی از نوشته های ادبی خود را می خواند و می گفت: هر وقت من اين مطالب را می خوانم در خود احساس غرور عجيبی می کنم و آنچنان تشويق می شوم که حتما بايد چند صفحه از نکات علمی و ادبی را دوباره روی کاغذ بياورم تا آرام بگيرم.

در اين موقع که چند سطری هم از آنچه به فکرش رسيده بود، می نوشت. کودکش از دو پلّه راهروی منزل سقوط کرد و صدای گريه کودک فکر او را به خود جلب نمود خدمتکارش کودک را از زمين برداشت و گفت: چيزی نشده، بخير گذشت ولی او ديگر رشته افکارش از هم گسيخته بود و از آن وقت تا مدّتی هر چه به مغزش فشار آورد حتّی نتوانست يک سطر از آن مطالب را بنويسد.

می گويند: «فرزدق» شاعر معروف زمان عبدالملک مروان شعری را که در مدح حضرت «امام سجّاد» عليه السلام گفته، در کمال فصاحت و بلاغت بوده است[46] ولی همان شاعر در مدح عبدالملک مروان شعری گفت که از نظر اهل ادب ارزشی نداشت. وقتی علّتش را بيان می کنند، می گويند: که مدح «امام سجّاد» عليه السلام را روی ايمان و نشاط واقعی گفته ولی اشعار مدح عبدالملک مروان را در اثر اجبار و فشار دستگاه جبّار عبدالملک سروده است.

بنابر اين وقتی يک شاعر و يا يک نويسنده با آنکه اشعار و نوشته های خود را ضبط می کند و همه را در مقابل ديدگان خود نگه می دارد، در عين حال نمی تواند در حالات مختلف و زمانهای متفاوت اشعار و قلم يکنواختی داشته باشد و در همه حال رعايت فصاحت و بلاغت کامل را بنمايد و بلکه هر مقدار اين نويسنده و شاعر نبوغ هم بخرج دهد، بخصوص اگر مطالب را خودش جمع آوری نکرده باشد، برای او غير ممکن است که بتواند چنين عملی را انجام دهد.

چگونه ممکن است حضرت «محمّد مصطفی» صلی الله عليه و آله که خط ننوشته، مطالب قرآن را خودش جمع نکرده، بيست و سه سال دوران نزول قرآن طول کشيده، در حالات مختلف از قبيل جنگها و فشارها، هجوم دشمنان، در ميان غار، در شعب ابيطالب، در وقت کسالت و مرض، در موقع وفات و سائر احوال واقع شده است ولی در الفاظ قرآن هيچ گونه تغييری ديده نمی شود و بلکه در تمام احوال رعايت فصاحت و بلاغت اعجازآميز قرآن شده است. آيا اين خود دليل بزرگی بر اعجاز قرآن از نظر عدم اختلاف در الفاظ آن نيست؟!

و عجيب تر آنکه در مدّت طولانی (زمان نزول قرآن) و عدم ضبط اين کتاب عظيم بوسيله خود «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله و متفرّق بودن اجزاء قصص قرآن، کوچکترين اختلافی در معانی آن نيز ديده نمی شود و از ضدّ و نقيض و عدم توازن و تکرار بی معنی محفوظ بوده است. اين خود دليل بارزی است که قرآن با اين توازن و عدم اختلاف در الفاظ و معانی آن، از «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله معجزه و غير طبيعی است.

 «اعجاز قرآن از نظر علوم روز»

با آنکه مردم عرب در زمان «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله حتّی از علوم زمان خود بی بهره بودند و دانشمندان آن زمان نيز در اثر نداشتن وسائل علمی امروز به خرافات عجيبی مبتلا بودند، مثلاً اعتقاد آنها درباره کره زمين اين بود که زمين در مرکز معيّنی ايستاده و افلاک هفتگانه گرد او می چرخند. و يا زمين غير کروی است و هيچ گونه حرکت وضعی و انتقالی ندارد، در چنين شرائطی اگر «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آلهمی خواست قرآن را از جانب خود تدوين کند طبعا بايد طبق آنچه در ميان مردم معمولی يا نهايت دانشمندان آن زمان شايع بوده بنويسد، نه آنکه مطالبی برخلاف دانشمندان آن روز و موافق علم امروز در کلمات و عبارات قرآن بياورد که دانشمندان امروز انگشت حيرت به دهان بگيرند.

ما در اينجا نمی خواهيم کتابهای «قرآن و اکتشافات جديد» يا «قرآن از نظر علوم روز» و يا «علم روز و قرآن» و يا «قرآن برفراز اعصار» و يا کتاب «عذر تقصير به پيشگاه محمّد صلی الله عليه و آله و قرآن» و دهها کتاب ديگر از اين قبيل را رونويس کنيم، زيرا به قول معروف در اين صورت «مثنوی هفتاد من کاغذ شود».

ولی به ياری پروردگار می خواهيم چند نمونه از آنچه در بين مردم آن زمان شايع بوده و قرآن برخلاف آنها و طبق علم روز سخن گفته است، برای اثبات اعجاز قرآن بيان نمائيم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ذکر مبارک
برچسب‌ها: ذکر مبارک

تاريخ : پنج شنبه 20 / 12 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.