ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اعتقادی/شبهه115

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اعتقادی/شبهه115

آیا خدای قادر می‌تواند سنگی بیافریند که خودش هم نتواند بلند کند؟

 

این نوع پرسش از قدیم میان دهریون (ماده‌گراها یا همان ماتریالیست‌های امروز) رایج بوده و گمان می‌کنند که دیگر سؤال بی پاسخی مطرح کرده‌ و می‌کنند. چرا که به گمان‌شان اگر گوینده پاسخ دهد «نمی‌تواند»، می‌گویند «پس قادر نیست» و اگر بگوید «می‌تواند»، باز ناقض قدرت الهی است.



نکته‌ی انحرافی مخفی در این قبیل سؤال‌ها به ضعف علمی طراح سؤال به مبانی اصول فلسفه، منطق و کلام از یک سو و عدم شناخت خداوند و تمثیل و تطبیق و تشبیه او به خود بر می‌گردد. لذا متوسل به سفسطه می‌‌گردند. به عنوان مثال نمی‌دانند که سؤال از امر محال «باطل و غلط» است و سؤال غلط نیز پاسخ صحیح ندارد. یا مثلاً نمی‌دانند دور تسلسل باطل است و سؤالی که مستدل به آن گردد نیز باطل می‌شود و سؤال باطل نیز یعنی سؤالی که «عقل» ساختار آن را به دلیل تناقضاتش نمی‌پذیرد تا پاسخی برای آن ارائه دهد.

در اعصار گذشته این قبیل سؤالات بیشتر مطرح بود و حتی با ائمه‌ی اطهار (ع) نیز چنین سؤالاتی را مطرح می‌کردند. شخصی (دهری – ماده‌گرا) به امام صادق (ع) عرض کرد: آیا خداوند می‌تواند دنیا را در تخم مرغی جای دهد، طور که نه آن کوچک و نه این بزرگ شود؟ خوب این سؤال باطل بود. چرا که نظام خلقت بر این است که به هر چه مثل خودش اضافه شود، بزرگ‌تر می‌شود. چرا که نظام خلقت عالم هستی بر اساس علم و حکمتِ قابل شناخت و فهم است و قدرت خدا بر تحقق آن تعلق گرفته و نه بر نقض آن و ... – لذا حضرت امام (ع) ضمن آن که توضیح می‌دهند که سؤال غلط است، می‌فرمایند: اما باز هم از همان راهی که گمان کردی می‌توانی بر ما احتجاج کنی پاسخت را می‌دهم. سپس [چون سائل ماده گرا بود] فرمود: چند حس داری، بشمار؟ عرض کرد پنج حس و شمرد. فرمود: با کدام حس می‌بینی؟ گفت: چشم. فرمود: اندازه‌ی‌ نقطه‌ی بینایی چقدر است؟ گفت: یک عدس (عدسی چشم). فرمود: بگو چه می‌بینی؟ گفت: شما را، خودم را، این مکان را، کوه‌ها، دریاها، آسمان و ماه و خورشید را و ... – فرمود: آن که این همه را در یک عدس جای داده طوری که نه آن بزرگ شود و نه این کوچک، آن کار را هم می‌تواند. (اصول کافی،‌جلد1).

و اما در مورد سؤال سنگ نیز دقت فرمایید که خداوند متعال از صفات ذاتی و نیز از صفات افعالی بخوردار می‌باشد. صفات ذاتی مثل این که خداوند متعال حی، علیم، حکیم و قادر است و صفات افعالی [که به خلقتش تعلق می‌گیرد] مثل خلاقیت، رزاقیت، مالکیت، ربوبیت و ... می‌باشد. و معنا ندارد که فعل او (خلقت سنگ بزرگ] ناقض وجود او (قدرت) گردد.

همان‌طور که در ابتدا بیان شد، خدا را با خود تشبیه و تمثیل می‌کنند، لذا دقت نمی‌کنند که اساساً خداوند متعال چیزی را بلند نمی‌کند که بتواند یا نتواند و این سؤال از پایه و نیز از جمیع جهات غلط است.

وجود او هستی محض است و نه یک ماهیتی مانند انسان، یا حیوان یا ملائک یا ابزار تا چیزی را بلند کند یا نکند. همه چیز بر اساس علم، حکمت و قدرت او خلق شده است و تحت سیطره و قدرت اوست و همه چیز تجلی وجود اوست و هستی چیزی بر خدای متعال برتری نمی‌یابد که سبب نابودی او «مثل نابودی قدرتش» گردد و معنا ندارد که هستی محض یک تجلی‌ای بنماید که هستی او را نقض کرده و به نیستی مبدل نماید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: شبهات
برچسب‌ها: شبهات

تاريخ : دو شنبه 25 / 7 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.