وقتی كه سخن از برگزاری جشن یا شادمانی به مناسبت آغاز امامت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بیعت با ایشان میشود. برخی می¬پرسند: معنای این كار چیست؟ مگر در عصر امامان شیعه چنین رسمی بوده
است كه امامی شهید شده و روز بعد، برای امامت فرزندش شادمان باشند؟
پرسش دیگر اینكه آیا این درست است كه عدهای قصد دارند با طرح جشن نهم ربیع به عنوان آغاز امامت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با برنامههای دیگر در چنین روزی مقابله كنند؟ و اصولا بیعت با امام یعنی چه و چه ثمرهای دارد؟ اینها پرسشهایی است كه میخواهیم نگاه قائم مقام بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در اینباره بدانیم:
1. آیا شیعیان برای به امامت رسیدن امامی، جشن میگرفتهاند؟
دو نوع شادمانی برای به امامت رسیدن امام داریم. یك نوع وقتی است كه پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان امام معرفی میكند. برای این امر، مراسم داشتیم و امامان هم بر آن و بزرگداشت آن تأكید كردهاند؛ البته جشنی متناسب با عرف زمانة خودش؛ یعنی وقتی پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان امام در غدیر مطرح میكنند كه یك حالت عمومی دارد، این همراه خودش، جشن دارد؛ تا چند روز افراد به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تبریك میگفتند؛ حتی بعد از این واقعه هم، وقتی كسی خبردار می¬شد به آن حضرت تبریك می¬گفت؛ چون پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) فرموده بودند كه حاضران به غایبان بگویند. حاجیانی كه به مناطق خودشان برمیگشتند و این خبر مهم را به منطقة خودشان می¬رساندند، عدهای كه تازه خبردار میشدند باز هم به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تبریك میگفتند.
جشن گرفتن در این روز در سیرة علما هم بود است. با اینكه عید قربان و عید فطر از عیدهای اسلامی است؛ اما علاوه بر این دو عید، عید غدیر را بسیار گرامی میداشتند.
اما نوع دوم، آغاز امامت، بعد از شهادت امام قبلی است. سیرة اهلبیت(علیهم السلام) در این مورد چگونه بوده است؟ اول اینكه طبیعی است كه ایشان به مناسبت شهادت امام قبلی، محزون بودهاند. شیعیان نزد امام جدید میآمدند و ابتدا شهادت امام قبلی را تسلیت میگفتند و سپس با امام جدید بیعت میكردند. امام(علیه السلام) با تعابیر مختلف به اینها میگفتند خوشحال باشید كه با ما هستید و شیعیان هم خوشحال بودند كه گمراه نشدهاند و امام بعدی را شناختهاند و مثلاً هفتامامی نماندهاند؛ به خصوص تا زمان امام رضا(علیه السلام) كه سرآغاز دوازده امامی شدنِ شیعه است؛ یعنی ما هفتامامی و ششامامی داریم، اما هشتامامی نداریم؛ هر كسی امام رضا(علیه السلام) را پذیرفته است بقیة ائمه را هم قبول كرده و دوازدهامامی شده است.
البته اهلبیت(علیهم السلام) در یك فضای حزنی زندگی می¬كردند و می¬فرمودند بنیامیه برای ما عید نگذاشتند؛ بنابراین سیرة آنها بیشتر به تسلیت و حزن متمایل بوده است.
در تقویمهای ایران قدیم، این روز به نام تاجگذاری امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح بوده است؛ ولی پس از انقلاب اسلامی، تعبیر تاجگذاری تغییر كرد. این سخن صحیح نیست كه كسی بگوید ما در بین علما، كسی را نداشتیم كه به نهم ربیع اهتمام بورزد!
2. آیا این نهم ربیع را در مقابل آن نهم ربیع درآوردهاند؟!
خیر. جشن و شادمانی برای آغاز امامت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیش از انقلاب اسلامی هم بوده است و اصلا حادثه دیگری در نهم ربیع نبوده است. خلیفة دوم در اواخر ذیالحجه از دنیا رفته است و ربطی به نهم ربیع ندارد؛ البته چون نهم ربیع به روز قتل خلیفة دوم معروف بود، بنابراین برای برخی از سالروز آغاز ولایت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پررنگتر بود؛ اما به این معنا نبود كه آغاز امامت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد غفلت واقع شود؛ البته دستهایی در كار است؛ دستهایی كه میخواهند وحدت را برهم بزنند؛ وگرنه كسانی كه در نظامِ ما دم از وحدت زدند، از همه بیشتر تبیینگر ولایت بودهاند، مثل امام راحل(ره)؛ این همه از وحدت صحبت كرد، ولی خود امام از همه بیشتر ولایی و مبلغ ولایت بود؛ از همه بیشتر دربارة ولایت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ائمه(علیهم السلام) و ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) سخن گفت. مقام معظم رهبری هم از وحدت صحبت می¬كنند و هم در مورد جایگاه اهلبیت(علیهم السلام)، جایگاه برتری امیرالمؤمنین(علیه السلام)، جایگاه برتری اهلبیت(علیهم السلام) صحبت میكنند، و یا مجالس و روضههایی كه در بیت خودشان برگزار میكنند، هیچكدام منافاتی با بحثِ وحدت ندارد؛ اما برخی از آدمهایی كه دم از وحدت میزنند، فحش هم میدهند، لعن هم میكنند؛ هیچ موفقیتی در جهت ترویج و تبلیغ مكتب اهلبیت(علیهم السلام) و ترویج شیعه نداشته¬اند.
3. بیعت چیست؟
بيعت از بيع می¬آید به معناي معامله و خرید و فروش؛ قرآن مي¬فرمايد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ؛ برخی از مردم هستند كه جان خودشان را برای رضای خداوند متعال می¬فروشند». و یا تعبيري كه در مورد انسان وجود دارد اين است: انسان در يك نوع معامله قرار دارد، «وَالْعَصْرِ؛ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ»؛ انسان در سود و زيان است. وقتي دنيا مزرعه شد، انسان دائم در حال معامله است و در سود و زيان است و دائم دارد از او كم ميشود و خسر يعني همين.
اگر انسان در معامله و سود و زيان است، دين، بيعِ او را جهت ميدهد و جهت¬دهی آن، بيعت با امام است. در واقع كار دين جهتدهي به معاملات انسان است؛ جهتدهي به اينكه تو زندگیات را، فكرت را، ذكرت را، وقتت را، قلمت را، عُلقه¬هایت را، دغدغه¬هایت را و هزينه¬هاي ماليات را براي چه مصرف كني؟ اگر جهت ندهي، خُسر است، مثل يخي كه دارد آب ميشود سرمایه¬هایت هم دارد نابود می¬شود. دين جهت مي¬دهد كه سرمایه¬های وجودت را به چه كسي بفروشي. امام علی(علیه السلام) ميفرمايد: «الا ان ثمنك الجنه فلا تبيعوها الا بالجنه؛ آگاه باشید كه قیمت جان شما بهشت است، پس نفروشید آن را مگر به بهشت.» تازه اين بهاي جان شماست و بالاتر از اين روح شماست كه بهاي آن، خود خداست. پس حالا كه قرار است جان ما برود، براي كه و براي چه برود؟ چه بخواهيم و چه نخواهيم اين جانمان دارد رایگان ميرود. چه خوب است كه اين جانمان را به دست كسي بسپاريم كه هم خوب مديريت مي¬كند و هم دوستمان دارد.
بيعت اين ثمره را هم دارد كه وقتي فهميدي طرف حسابت امام حسين(علیه السلام) یا امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، رفتارت، زندگيات، برخوردت، همه به او بيشتر متمايل ميشود.
4. آیا این بیعت سابقه داشته است؟
چنانكه گفتیم، تجدید عهد و پیمان و بیعت با امام، سابقه داشته است؛ به عبارت دیگر، سیر زندگی اهلبیت(علیهم السلام) اینگونه بوده است كه هرگاه امامی به شهادت میرسید، شیعیان نزد امام بعدی میآمدند و عرض ارادت میكردند و ضمن عرض تسلیت شهادت امام قبلی، با امام جدید هم تجدید عهد و بیعت میكردند؛ حتی امامان قبل از شهادت، برای امام بعد از خود نیز از مردم بیعت می¬گرفتند؛ مثلاً پيامبر اسلام(صل الله علیه و اله و سلم)، در غدیر خم نسبت به حضرت علی(علیه السلام) از مردم بیعت گرفتند و فرمودند: «من كنت مولاه فهذا علی مولاه»، بعد دستور دادند كه همگان بر قبول ولایت و وفاداری نسبت به آن با امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیعت كنند، به نقل تاریخ سه شبانهروز طول كشید تا همگان توانستند با علی(علیه السلام) بیعت كنند؛ حتی خانمها هم با قرار دادن دستشان در ظرف آبی با آن حضرت بیعت كردند و یا پيامبر فرمود: «سلّموا عَلی عَلیّ بأميرالمؤمنين (بامره المؤمنین)؛ به حضرت علي به عنوان اميرالمؤمنين سلام دهيد». گاهي وقتها پيامبر يا امام، نسبت به امام بعدي، از افراد عهد و پيمان خصوصي و عمومي ميگرفتند. جالب اینكه گاهی هم برای خودشان از مردم عهد و پیمان و بیعت می¬گرفتند؛ مثلا پیامبر اسلام(صل الله علیه و اله و سلم) از مسلمانان همراه خویش بیعتی گرفت كه بعدها «بیعت رضوان» نامیده شد. ائمه(علیهم السلام) هم براي امامت خودشان از مردم بيعت مجدد ميگرفتند یا متذكر بیعت گذشته میشدند. رواياتي كه «انشدكم الله» دارد به اين موضوع برميگردد. حضرت علي(علیه السلام) چند بار متذكر بيعت ميشوند؛ امام حسين(علیه السلام) نیز يك سال پیش از واقعة عاشورا در مِني، یادآور بيعت ميشود و وقتي امام حسين(علیه السلام) و حضرت علي(علیه السلام) از مردم ميخواهند و جواب نميدهند، آنها را نفرين ميكنند. «انشدكم الله»، شما را به خدا قسم ميدهم كه شما نبوديد كه پيامبر فرمود: «اولی بكم من انفسكم»؟ چهار پنج تا از صحابة پيامبر(صل الله علیه و اله و سلم) ميگويند ما پيرمرد شديم و يادمان نميآيد كه حضرت آنها را نفرين ميكند. اين نكته مهم است كه گاهي وقتها امام، جامعه را به آن بيعت با خود متذكر ميشود.
بنابراین با نزدیك شدن به ایام نهم ربیعالاول، آغاز امامت یگانه منجی عالم بشریت و سخن از بیعت با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ برای كسی احساس غریبی پیش نیاید؛ زیرا تجدید عهد و بیعت براي جريان امامت امام(علیه السلام) چیز عجيبی نيست.
...................................
پدیدآونده: حجتالاسلام دكتر محمد صابر جعفری
نظرات شما عزیزان: