یادداشت روزنامههای پنجشنبه ۲۷ خردادماه
روزنامه کیهان **
پیش به سوی عمل صالح!/جعفر بلوری
۱- چیزی نزدیک به ۳۰۰ سال است که، مبحث مهمی تحت عنوان «توسعه اقتصادی» بین اندیشمندان این حوزه مطرح و کمتر از ۱۰۰ سال است که این مبحث، بهطور آکادمیک و تخصصی در حال بررسی است. جامعهشناسان و اقتصاددانان زیادی در این حوزه ورود کرده و نظریههای متعددی نیز تولید و به کار گرفته شده است. برخی قائلند، توسعه اقتصادی از دل توسعه سیاسی خارج میشود. برخی برعکس، اقتصاد را زیربنای همه انواع توسعه میدانند و... با بررسی تاریخ این نظریهها متوجه میشویم که نظرات بسیار متعدد و بعضا حتی متناقضی در این حوزه بیان شده و چندین دهه است که یک «تقابل علمی جدی» بین اندیشمندان این حوزه جریان دارد، اما حتی یک مورد- تأکید میشود- یک مورد هم گفته نشده «قهر با صندوقهای رای باعث توسعه و بهبود شرایط اقتصادی یا سیاسی یک کشور میشود»!
۲- درباره اینکه چرا یک کشور شکست میخورد (توسعه پیدا نمیکند) نیز کتابها نوشته شده و اندیشمندان زیادی در این حوزه در حال تحلیل و تحقیقند. در این بین از نقش آب و هوا و موقعیت جغرافیایی کشورها گرفته تا نقش رسانهها و سلبریتیها در فاسد کردن دموکراسی و مردمسالاری و در نتیجه، به قدرت رسیدن افراد ناکارآمد، سخنها گفته شده است. بهطور قطع، روی کار آمدن یک «دولت کارآمد» یکی از مهمترین دلایل موفقیت کشورها در پیشبرد امورشان است. با این حساب منطقی است بگوییم داشتن یک دولت ناکارآمد میتواند یکی از دلایل اصلی شکست سیاستهای یک کشور و در نتیجه عدم توسعهیافتگی آن باشد. روی کار آمدن دولت کارآمد هم، تنها یک راه دارد: «مشارکت حداکثری و انتخاب درست». تصور نمیکنم حتی یک آدم عاقل در دنیا وجود داشته باشد که معتقد باشد، «مشارکت حداقلی یا حتی حداکثری و انتخاب غلط» باعث رشد و توسعه کشوری شود. آنچه ۸ سال پیش در کشور عزیز ما ایران رخ داد و تبعات آن را امروز با گوشت و پوست خود حس میکنیم، «مشارکت حداکثری و انتخاب غلط» بود. این یک تحلیل سیاسی- جناحی نیست. یک مسئله کاملاً علمی است. پیامدهای یک انتخاب، بهتر از هر تحلیلگری به ما میگوید، آن انتخاب درست بوده یا غلط! شما بفرمایید! چنین وضعیتی از دلِ یک انتخاب درست بیرون آمده؟!
۳- قاتلین سردار بزرگ دلها سلیمانی، تحریمکنندگان ایران، حامیان داعش و گروههای تروریستی و تکفیری، رژیم صهیونیستی، صدها شبکه تلویزیونی و ماهوارهای فارسیزبان خارج از کشور، پلیدترین چهرههای خارجی و بعضا حتی داخلی، مرتجعترین کشورهای عربی و هزاران سایت و کانال و شبکههای مجازی از هفتهها پیش، در تلاشند، مردم ایران را از صندوقهای رای دور کنند. آیا همین، «دلیلِ لازم و کافی» نیست که فردا همه پای صندوقهای رای بیاییم؟!
۴- معتقدیم، «یکی» از موثرترین و بهترین راهها برای غلبه بر مشکلات و رسیدن به توسعه در هر کشوری، «مشارکتِ گسترده» مردم در سرنوشت کشورشان و «انتخاب درست» است، نه «انتخاب غلط»؛ و در شرایط ویژه امروز ایران، شاید بهتر باشد بگوییم، «موثرترین و بهترین راهحل» همین است. به قول حاج حسین، فردا جمعه، همه و ۱۰۰ درصد واجدان شرایط در انتخابات کشور مشارکت خواهند کرد. چه آن کسانی که رای میدهند چه آنهایی که رای نمیدهند. گروه دوم، خواه ناخواه، چه بفهمند و چه نفهمند، در انتخابات مشارکت میکنند: «کسانی که در مراکز اخذ رای حضور پیدا نمیکنند و برگه رای خود را به صندوقها نمیاندازند نیز برخلاف تصور خود، هم در انتخابات شرکت کردهاند و هم رای دادهاند و نکته درخور توجه آنکه این افراد به نامزدی که قبولش ندارند رای دادهاند؛ چرا که اگر رای خود را به صندوق میریختند بهحساب نامزد مورد علاقهشان و یا نامزدی که به خواسته آنها نزدیکتر بود نوشته میشد. این عده به نفع نامزدی که مورد قبولشان نیست رای دادهاند و نباید تصور کنند که از شرکت در انتخابات و رای دادن خودداری کردهاند».
۵- «مشارکت حداکثری» فقط در حوزه مسائل و سیاست داخلی نیست که «مهم» و «موثر» است. چنین مشارکتی در حوزه سیاست خارجی نیز بسیار حائز اهمیت است. رئیسجمهوری که با میزان مشارکت بالا به قدرت میرسد، با قدرت، روحیه و پشتوانه محکمتری در مجامع بینالمللی حاضر میشود. تردید نداشته باشید بسیاری از کشورهای دنیا بهخصوص دشمنان، دقیقتر، جزئیتر و حتی جدیتر از خود ما، در حالِ رصد این انتخابات هستند. بسته به میزان مشارکت و ویژگیها و تواناییهایی که رئیسجمهور منتخب دارد، طرحها و برنامههایشان را تنظیم کرده و به جلو خواهند برد. اهمیت اینکه، چه کسی در یک کشورِ مهم (به لحاظ سیاسی، اقتصادی یا حتی موقعیت ژئوپلیتیکی) به قدرت میرسد، چیزی نیست که کسی بر آن واقف نباشد. اینکه مثلا در عراق، کشور همسایه ایران، چه کسی به قدرت میرسد، آیا برای ما مهم نیست؟! پاسخ روشن است. اینکه چه کسی، با چه پشتوانه مردمی، و با قدرت و روحیهای در یک کشور مهم و تأثیرگذار به قدرت میرسد آنقدر مهم هست که در «روابط بینالملل» درسی تحت عنوان Simulation یا «شبیهسازی» گنجانده شده است. خلاصه اینکه، پیروزی یک رئیسجمهور با میزان مشارکت بالا، در محاسبات سایر کشورها برای چگونگی تنظیم روابط، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به زبان ساده، اگر حتی قائل به این هستید که، راهحل تمام مشکلات کشور در خارج نهفته، باید رئیسجمهور را با آرای بسیار بالا به قدرت برسانیم و مشارکت ضعیف مساوی است با، ادامه یا افزایش فشارهای خارجی.
۶- درست مثل ۱۲ انتخابات ریاست جمهوری که تاکنون در کشور برگزار شده، انتخابات فردا هم برگزار خواهد شد. بنا به دلایلی که برشمردیم، یک رای هم کم نیست. هر رای یک قطره است. کسانی که به هر دلیلی میگویند، در انتخابات شرکت نمیکنند هم، قطرههایی هستند که اگر به میدان بیایند و به باقی مردم بپیوندند، میشوند دریا. در غیر این صورت، همان قطره خواهند ماند. بماند که، در ادامه وضع موجود، مقصر خواهند بود!
۷- دیروز رهبر معظم انقلاب با استناد به آیهای از قرآن کریم فرمودند: «هر عملی و اقدامی از شما که دشمن از آن ناخشنود باشد، در پیشگاه پروردگار عمل صالح است. میبینید که با انتخابات شما به شدت مخالفند دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان ایران؛ بنابراین اقدام به انتخابات یک عمل صالح است. همه کسانی که دنبال عمل صالح هستند بدانند حضور در انتخابات یک عمل صالح است».
پس... پیش به سوی عمل صالح!
********************
روزنامه وطن امروز**
گفتوگوی بایدن و پوتین زیر سایه سنگین کینه قدیمی/ثمانه اکوان
دیدار جو بایدن با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز گذشته در شرایطی انجام شد که رسانههای آمریکایی اعتقاد داشتند این دیدار به دلیل اهمیت آن، دارای حاشیههای بسیار بوده و در عین حال ممکن است اهمیت زیادی نیز در نوع برخورد آمریکا با روسیه در سالهای آینده داشته باشد.
بایدن و پوتین هیچ کدام دل خوشی از یکدیگر ندارند. این مسالهای نیست که این ۲ رئیسجمهور در خفا اعلام و سعی کنند در محیط رسانهای و بینالملل مطرح نشود. چند ماه پیش، یعنی در ماه مارس میلادی، بایدن در گفتگو با شبکه ایبیسی آمریکا به صراحت اعلام کرد از نظر او پوتین «یک قاتل» است. این صحبت به اندازهای شگفتآور بود که مجری برنامه دوباره از او پرسید، پس شما فکر میکنید پوتین قاتل است و او پاسخ داد: بله! پوتین نیز در پاسخ به این صحبتها گفت: «هر که گفته، خودش قاتل است!»
این درگیریهای لفظی، اما به نظر میرسد از یک کینه پنهان و قدیمی سرچشمه گرفته باشد؛ کینهای که دموکراتها از روسیه بر سر انتخابات سال ۲۰۱۶ دارند. آنها با وجود اینکه هیچگاه نتوانستند ادعای خود را ثابت کنند، مرتبا بیان میکردند روسیه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ به نفع ترامپ وارد میدان شد و توانست افکار عمومی آمریکا را به نفع ترامپ بسیج کند. این مساله به موضوع اصلی در تحقیقات افبیآی نیز تبدیل شد و تا یک سال ابتدایی فعالیت ترامپ در کاخ سفید، سایه ارتباط او با روسیه یا فرمان گرفتنش از این کشور، همیشه در رسانههای آمریکایی او را تعقیب میکرد. دموکراتها حالا با به کف آوردن ریاستجمهوری فرصت یافتهاند دوباره رودرروی روسیه قرار گیرند و به قول خودشان اقداماتی انتقامجویانه علیه این کشور انجام دهند. به همین دلیل هم مطرح شده است که یکی از موضوعات مهم دیدار بایدن و ترامپ در ژنو، صحبت بر سر حملات سایبری روسیه علیه زیرساختهای اقتصادی آمریکا بود.
به نظر میرسد بایدن با دستی پر از گلایه و تهدید به دیدار پوتین رفته بود. موضوعات و مشکلات بین ۲ کشور بیشتر از چیزی است که بخواهد در یک جلسه حلوفصل شود. از این پس اگر تمایل و اراده سیاسی برای حل مشکلات وجود داشته باشد، ۲ رئیسجمهور باید در موضوعات بسیار مهمی با یکدیگر گفتگو کنند؛ موضوعاتی از قبیل جرایم سایبری علیه حاکمیت کشورها، مساله حمایت روسیه از لوکاشنکو در بلاروس، مساله کرونا در جهان و تلاش برای مدیریت عرصه جهانی در جهت واکسیناسیون گسترده کل جهان و در عین حال موضوع گرمایش زمین و بحرانهای زیستمحیطی. با این حال دولت آمریکا طبق معمول رویه دولتهای پیشین، زمانی که به روسیه میرسد برخی مسائل حاشیهای دیگر را نیز به بحثها اضافه میکند. از موضوع نوع برخورد دولت پوتین با الکسی ناوالنی، یکی از معروفترین افراد اپوزیسیون حکومت روسیه گرفته تا موضوع قدیمی جدایی کریمه از اوکراین و فروش اس۴۰۰ به ترکیه، از مسائلی است که باز هم ممکن است بحثهای مهم را به کنار زده و آنها را به مسائل حاشیهای تبدیل کند.
پوتین هم بخوبی میداند چگونه باید مسائل حاشیهای را با صحبتهای حاشیهای پاسخ دهد. او اخیرا در گفتگو با «ان بیسی» ترامپ را شخصی «فوقالعاده» و بسیار «پراستعداد» خوانده و گفته بود بایدن با ترامپ به کلی تفاوت دارد! تنها تعریفی که پوتین از بایدن کرده بود، این بود که او تمام «زندگیاش را در سیاست گذرانده است»!
حالا این ۲ سیاستمدار کهنهکار دنیا با تمام مشکلات شخصی و بدگمانیهایی که نسبت به یکدیگر دارند، قرار است در صورتی که از نتیجه دیدارشان راضی بودند، باز هم در طول دوره ریاستجمهوری بایدن درباره مسائل مهمی به گفتگو بنشینند. باید دید اختلافات موجود و کینه ۵ ساله دموکراتها از روسیه و پوتین میتواند به همکاریهای بعدی ۲ کشور صدمه بزند یا نه.
********************
روزنامه خراسان **
مرجعیت صندوق رای/میرزا رضا توکلی
یکی از مسائلی که پیوسته ذهنم را به خود درگیر کرده بود، توجه بی حد و حصر رهبر انقلاب در بیانات و سخنرانیهای مختلف خود به موضوع مشارکت مردم در انتخابات مختلف به ویژه انتخابات ریاست جمهوری بود. با نگاهی به بیانات رهبر حکیم انقلاب و مقایسه آن با سخنان دیگر اندیشمندان، مقامات و فعالان اجتماعی و سیاسی کشور، میتوان به طور قطع اذعان کرد که هیچ کدام به اندازه حضرت آیت ا... خامنهای به موضوع مشارکت در انتخابات توجه نکرده و البته که در کنار توصیههای اکید خود نسبت به مشارکت، دلایل اهمیت حضور مردم در پای صندوق را تبیین کرده اند. در این بین برخلاف باور بسیاری که امنیت، ثبات، پیشرفت و مسائلی از این قبیل را مهمترین دلیل برای حضور مردم در پای صندوقهای رای متصور میشوند، رهبر حکیم انقلاب علت العلل همه پیامدهای مثبت مشارکت مردم را نفس «مرجعیت صندوقهای رای» اعلام میکنند (۱۲/۵/۱۳۹۲) و تاکید میکنند در جامعه اسلامی که بنیاد آن بر جمهوریت بنا شده، این مردم در نهایت حرف اول و آخر را میزنند و مهمترین پایگاه برای تصمیم آنها نیز همین صندوقهای رای است. از این رو میبینیم که بنیان گذار فقید انقلاب حضرت امام (ره) نیز هیچ گاه اسلام را بدون جمهوریت ذکر نکرده و در سخنرانیهای مختلف خود تاکید میکنند که انتخاب اصلی در فرایند انتخابات، انتخاب جمهوریت است یا در بیان دیگر خود تبیینی دقیقتر از انتخابات دارند و تصریح میکنند که رای به رئیس جمهور در حقیقت رای به جمهوریت اسلامی است. جالبتر آن که برخلاف آن چه در ذهن بیشتر ما نقش بسته که نقطه قوت اصلی نظام جمهوری اسلامی مواردی از قبیل موشکهای دوربرد و غنی سازی هستهای است، رهبر انقلاب در یکی دیگر از سخنرانیهای خود در تبیین این که چرا ضد انقلاب و معارضان با این نظام، درصدد کاهش مشارکت در انتخابات هستند؛ تاکید میکنند آن قدرت اصلی که جمهوری اسلامی دارد و دشمن توانایی معارضه با آن را ندارد، همین حمایت مردم از این نظام و حضور در پای صندوقهای رای است: «یکی از برکات حضور مردم همین است که وقتی دشمنان نگاه میکنند و میبینند که مردم پشت سر نظام هستند، احساس میکنند که نمیشود با این نظام معارضه کرد؛ چون با یک ملت نمیشود معارضه کرد. ۶/۱۲/۱۳۸۸» از همین رو ایشان تاکید فراوانی بر حفظ این مرجعیت صندوقهای رای داشته و در یکی از سخنرانیهای خود تاکید میکنند که مهمترین خواسته دشمن این است که این مرجعیت از بین برود: «افتخار ما این بوده است که در امنیت و آرامش کامل، دو نفر رفیق پای صندوق رأی میروند؛ یکی به این آقا رأی میدهد، یکی به آن آقا رأی میدهد. دشمن میخواهد این محیط امن و امان از بین برود. ۲۵/۳/۱۳۸۴» موضوع جمهوریت و پیوند آن با مشارکت حتی به سخنرانی اخیر رهبر انقلاب نیز راه پیدا کرد و معظم له به صراحت هر چه تمامتر تاکید کردند که جمهوریت تنها با مشارکت مردم تحقق پیدا خواهد کرد، اما نباید فراموش کنیم همان طور که مرحوم امام (ره) نیز بارها اعلام کردند پابرهنگان و کوخ نشینان نقش محوری را در پازل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دارند، نقشی که متاسفانه طی سالهای اخیر آن طور که باید و شاید به آن توجه نشد و حالا این قشر محروم که رکن اصلی جمهوریت هستند، به دلیل این گلایهها تردیدهایی برای حضور در انتخابات دارند. موضوعی که رهبر انقلاب نیز در بیانات روز گذشته خود به آن اشاره و تصریح کردند: «این قشرها توقعات و گلایههای بجایی دارند که عمده آنها درباره معیشت، مسکن و اشتغال است و مسئولان کشور باید واقعاً به این مسائل رسیدگی میکردند و انتظار این است که دولت آینده در رأس برنامههای خود به این مسائل رسیدگی کند... این افراد به علت گلایههای بجا، دست و دلشان به انتخابات نمیرود، اما بحث اصلی این است که نرفتن پای صندوق رأی و قهر کردن با آن، مشکل را حل نمیکند. مشکل هنگامی حل خواهد شد که اولاً همه پای صندوقهای رأی بروند و ثانیاً به فردی رأی بدهند که توانایی حل این مشکلات را داشته باشد.» این دوره انتخابات را میتوان با توجه به مسائل و موضوعاتی که تاکنون در فرایند بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان و رقابتهای انتخاباتی آن مطرح شده است فصلی دیگر از رشد و توسعه فرایند مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران دانست فرایندی که در کنار نقاط قوت بسیار، نقاط ضعفی را هم به ما نشان داد که باید در اولین فرصت مناسب رفع و اصلاح شود چرا که بدون شک پیشرفت، امنیت و امیدواری به آینده در گرو حفظ مرجعیت صندوقهای رای است و این حفظ نخواهد شد مگر آن که مردم به آن روی خوش نشان دهند و با مشارکت بالای خود اعتماد شان به این مرجعیت را نشان بدهند.
********************
روزنامه ایران **
چرا استفاده از حق رأی اهمیت دارد/سید حسین مرعشی*
در فاصله ٢۴ ساعت تا آغاز رأیگیری شاهد یکی از متفاوتترین انتخابات ریاست جمهوری در کشور هستیم. اصل این تفاوت هم در مسأله «مشارکت» متبلور شده. در انتخابات ادوار گذشته و خصوصاً شش دوره اخیر ریاست جمهوری که بحث رقابت وضعیتی به مراتب جدیتر داشت، همواره برای کلیت نظام مسأله اول مسأله سطح مشارکت مردم بود و همواره نتیجه انتخابات سطوح بعدی اهمیت را به خود اختصاص میداد. این بار، اما به نظر میرسد برای نهادهایی از حاکمیت موضوع برعکس شده است. تا آنجا که طیفی از اصولگرایان میانه و اصلاحطلبان معتدل مانند آقایان لاریجانی یا جهانگیری هم موفق به ورود به صحنه رقابت نشدند. مهمتر از این هم مناقشهای است که بر سر دلایل کنار گذاشتن این چهرهها ایجاد شده و اقدامی برای شفافسازی آن صورت نمیگیرد. در چنین فضایی است که منطق رأی ندادن و یا رفتار منفعلانه توانسته قوت بگیرد و به مراتب بیشتر از قبل برای خود مقبولیتسازی کند. به این جمله روز گذشته آقای روحانی توجه کنید؛ «ما گله داریم سرجای خودش، اما نباید با صندوق قهر کنیم؛ حتی با اکراه پای صندوق بروید.» این شاید برای اولین بار است که رئیس جمهوری مستقر با چنین جملات واضحی وضعیت نگاه مردم به صندوقهای رأی را شرح میدهد و از آنها مطالبه مشارکت دارد. این بدان معناست که مجموعه رویدادها تأثیر خود را به نفع کاهش و نه بالا بردن مشارکت گذاشتهاند. رأی دادن اساساً یک حق مدنی و شهروندی است که هر فردی میتواند از آن استفاده کند یا آن را کنار بگذارد. اما در کنار این وقتی داریم از حق رأی دادن نام میبریم، باید به مسئولیت ناشی از آن هم اشاره کنیم. به عبارتی هر حقی در پی خود یک مسئولیتی هم دارد و از همین منظر است که باید گفت هر شهروندی میتواند از حق رأی خود استفاده بکند یا نکند، اما در هر صورت در کنار آن باید مسئولیت رفتار خویش را هم بپذیرد. با این منطق و توجه به شرایطی که کشور دچار آن است باید نگاهی واقعبینانهتر به مسأله مشارکت داشته باشیم. در این انتخابات استفاده از حق رأی از سه جنبه اهمیت زیادی دارد؛ اول اینکه حتی با همین امکان حداقلی انتخاب که در اختیار برخی قرار گرفته، نباید بگذاریم افراد و مراکزی فرایندهای سیاستورزی کشور را از حق انتخاب به طور کلی تخلیه کنند. ما اکنون در شرایط مناسبی نیستیم، اما قطعاً ساقط کردن کامل حق انتخاب، شرایط را به مراتب بدتر از این خواهد کرد. دوم اینکه ما هم اکنون در مقطع تعیین کننده پرونده هستهای کشور و حرکت به سمت رفع تحریمها هستیم.
رئیس جمهوری برخاسته از مشارکت کم مردم در چنین صحنهای قدرت زیادی نخواهد داشت، مضافاً اینکه بخش زیادی از نامزدهای موجود هم اساساً توان حل این مسائل را ندارند. این در حالی است که بپذیریم آنها با حل این مسائل از روش دیپلماتیک موافق باشند.
هر نوع توافق این مذاکرات به دلیل تغییر شرایط در فردای انتخابات ضرری هنگفت و مضاعف برای کشور دارد. در این میان باید یادآور شد که کشور ما چهار سال طلایی را به دلیل روی کار آمدن دولتی تندرو و غیرتعاملی در واشنگتن از دست داد.
اکنون که شرایط در آنجا تغییر کرده، شایسته است که اجازه ندهیم مسیر کشور از ریل میانهروی خارج و منجر به فرصت سوزی شود. نکته سوم این است که حتی به فرض حل و فصل مسأله اتمی، ایران نیازمند فراهم شدن زمینههای جهش در توسعه است و رئیس جمهوری که توان بسیج و فراخوان عمومی نداشته باشد، نمیتواند از پس این کار بربیاید. در واقع تسلط نگاه ایدئولوژیک به واقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در دولت امکان چنین حرکتی را از ما خواهد گرفت.
در هر صورت رأی ندادن در این شرایط به معنای رأی دادن به کسی است که بیشترین فاصله فکری را از ما دارد. اگر از تشریفاتی شدن رأی خود بیم داریم با این کار به بدترین شکلی حق رأی خود را به یک عامل بی اثر و تشریفاتی تبدیل خواهیم کرد.
*سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی
********************
روزنامه شرق**
روایت یک دیدار/مهدی رحمانیان*
دیدار جمعی از مدیران رسانههای اصلاحطلب با آقای ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه و یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، واکنشهای متفاوت و تندی را برانگیخت. به منظور روشنشدن زوایای پنهان این دیدار برای مخاطبان همیشگی روزنامه «شرق» و مردمی که نسبت به مسائل جامعه هنوز حساسیتشان را از دست ندادهاند و این جای خشنودی بسیار دارد، خود را ملزم به روشنگری و روایت این دیدار میدانم.
بهروال مرسوم در گذشته، همواره مدیران تعدادی از رسانههای اصلاحطلب به دعوت نامزدهای انتخاباتی یا مقامات مسئول، بدون مرزبندیهای سیاسی به دیدار آنها رفته و درباره مواضع نامزدها و آینده پیشرو و مسائل کشور با آنان بحث و گفتگو کردهاند و میکنند. امسال نیز طبق روال سالهای گذشته، مدیران مسئول برای دیدار با نامزدها آماده بودند که مدیرمسئول روزنامه «ابتکار»، آقای محمدعلی وکیلی از ابراز تمایل دفتر آقای رئیسی برای دیدار خبر داد. هماهنگی توسط ایشان انجام شد و حدود ۱۰ نفر از مدیران رسانههای اصلاحطلب با تمایل و دعوت دفتر ابراهیم رئیسی به دیدار ایشان رفتند. گرچه از سوی ما درخواستی برای دیدار صورت نگرفته بود، اما این فرصت مغتنمی بود تا دیدگاههای خودمان را با یکی از نامزدهای ریاستجمهوری در میان بگذاریم؛ بنابراین از این دیدار استقبال کردیم. جلسه با آقای رئیسی برگزار شد و مدیران مسئول ابتدا به بیان دیدگاههای خود پرداختند و آقای رئیسی با دقت به بحثها گوش فرا داد. در این جلسه همه صحبتها حول محور مسائل کشور اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، البته عمدتا معیشت و اقتصاد بود و هیچیک از مدیران مسئول درخواستی صنفی یا شخصی مطرح نکردند. اصلا از همان ابتدا نیز درصدد ارائه مسائل خودمان نبودیم و تنها هدف ما ارائه مطالبات مردم از یکی از نامزدهای ریاستجمهوری بود. این مطالبهگری کار پسندیدهای است و اساسا کار مطبوعات غیر از مطالبهگری از صاحبان قدرت نیست. گفتنی است هیچکدام از نامزدها چنین درخواستی نداشتند وگرنه ما با همه آنها آمادگی گفتگو و تشکیل جلسه داشتیم. بنده هم در آن جلسه گفتم که ما هیچ درخواست جریانی و شخصی از شما در صورت موفقیتتان در انتخابات نداریم و تنها خواسته ما این است که کاری کنید تا حال مردم خوب شود و این امر در گروِ روی کارآوردن مدیران شایسته و لایق و کارآمد است. مسئله دیگر مبارزه با فساد است که دامنگیر کشور شده و گرچه مبارزه با فساد وظیفه دستگاه قضائی است، اما دولت نیز میتواند با مدیریت صحیح در از بینبردن فساد نقش تعیینکنندهای ایفا کند و اینکه یکی از مهمترین مؤلفههای تحقق این موارد تعاملِ منطقی با جهان و بهبود روابط بینالمللی است. بعد از طرح دیدگاههای دوستان، آقای رئیسی هم به نظرات مطرحشده واکنش مثبتی نشان داد و با بخش قابلتوجهی از نظرات ما همدلی و همراهی کرد. بهخصوص در واکنش به نگرانی حضار از اینکه بعد از پیروزی احتمالی او برخی از چهرههای تندرو در مسند امور اجرائی و دستگاههای دولتی قرار بگیرند، بهصراحت و روشنی گفتند دولت او نسبتی با ستادهایش نخواهد داشت و تلاش میکند از نیروهای شایسته جامعه در کابینهاش استفاده کند. در عین حال، تعامل با جامعه بینالمللی را اولین کار و از اولویتهایشان دانستند. این مواضع بیشباهت با دیدگاههای اصلاحطلبان در متنهای منتشرشده در رسانهها نیست که همگی موجودند.
دور از انصاف است اگر نگویم که ایشان نیز هیچ خواستهای از ما نداشتند؛ اما متأسفانه پس از انتشار عکس دیدار مدیران مسئول با آقای رئیسی و خبر این جلسه، ناگهان با حجم عظیمی از واکنشهای متفاوت مواجه شدیم که برخی از این واکنشها چنان تند و احساسی بود که هیچ تناسبی با رویکردهای اصلاحطلبانه نداشت. چراکه ما مفتخریم که لیدر اصلاحات، جناب آقای محمد خاتمی، منادی و بنیانگذار گفتوگوی تمدنها در جهان بودند و سال ۲۰۰۱ به پیشنهاد ایشان بهعنوان سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شده است. ما در این پیچ مهم سیاسی همچنان به اصلاحات و ایدههای اصیل آن باور داریم و معتقدیم که قهر سیاسی و پرهیز از گفتوگوی درونجناحی و برونجناحی، نهتنها موجبِ انفعال سیاسی در میان نخبگان سیاست خواهد شد بلکه جامعه را دچار یأس و سرخوردگی مضاعف میکند و چهبسا به خشونت دامن زده شود. وگرنه رویکرد روزنامه «شرق» و کارنامه آن بهعنوان یک روزنامه مستقل و خصوصی متمایل به باورهای اصلاحات، مبرهن است و جای تردید ندارد که یک دیدار موجب چرخش فکری این روزنامه و مدیر آن نخواهد شد. گویا مخالفانِ این دیدار توجه ندارند که گفتگو اغلب بین کسانی صورت میگیرد که دیدگاههای متفاوت و حتی متعارضی دارند و گفتگو با سلام آغاز میشود نه با ناسزا. به باور من، اگر ما نتوانیم با چهرههای داخلی گفتگو کنیم و در سیاست داخلی مؤثر باشیم، قطعا نمیتوانیم در گفتگوهای خارجی هم نقش تعیینکنندهای داشته باشیم و چگونه انتظار داریم در بیرون از مرزها همصدایان صادقی را پیدا کنیم که صرفا بهدنبال منافع خویش نباشند. پس ابتدا باید گفتگو را با چهرههایی در داخل کشورمان تجربه کنیم که کاملا با دیدگاههای سیاسی و باورهای اجتماعی ما متفاوت هستند.
*مدیرمسئول
*****************************************
نظرات شما عزیزان: