روشهایی كه امام مهدی(ع) برای تربیت مردم به كار میبرند تأثیر بهسزایی در طهارت فكری و اخلاقی مردم داشته و زمینه را برای گرایش آنها به حقیقت فراهم می كند.
در این جا به كوتاهی شیو ههای تربیتی حضرت را بررسی میكنیم.
البته منظور ما از شیوههای تربیتی، تربیت به معنای عام آن نیست، بلكه شیوههایی است كه حضرت برای تربیت خاص یعنی ایجاد زمینه مناسب برای گرایش به اسلام اعمال میكنند.
الف) تربیت نادرستی كه از سوی دولتها و یا اشخاص در مدارس و آموزشگاهها و وسایل ارتباط جمعی به كار میرود و بر اساس آن حقانیت یک دین و یا یک مكتب فكری باطل به وسیله روشهای تربیتی به دانشآموزان تلقین میشود.
ب) موانع آشكار و پنهانی كه از سوی حكومتها برای جلوگیری از آشنایی مردم با تعالیم نجات بخش و انسان ساز اسلام ایجاد میشود.
پ) فشارهایی كه از سوی دولتها، مجموعهها و افراد منحرف برای گسترش فرهنگهای نادرست و نیز رفتارهای متناسب با آن اعمال میشود.1
اینها و عواملی از این دست زمینه مساعدی برای گرایش و یا تداوم اعتقاد به ادیان منسوخ و مكاتب باطل را ایجاد میكنند.
یكی از شیوههای تربیتی حضرت از میان بردن زمینههای تربیت انحرافیمذکور است.
در سایه این اقدامات و تلاشهایی كه حضرت و یاران خاصش برای تربیت جامعه جهانی بهكار خواهند بست، جامعه جهانی از نظر اخلاقی و عقلانی رشد چشمگیری خواهد یافت و این رشد و ترقی اخلاقی و عقلانی تأثیر بهسزایی در گرایش مردم دنیا به دین اسلام و پیوستن به امام مهدی(ع) و فرمانبرداری از او خواهد داشت.
با بررسی روایاتی كه ترسیم كننده چهره جهان در عصر ظهور هستند، به شواهد و قراین فراوانی برای این رشد و ترقّی دست مییابیم، به عنوان نمونه برخی از آن ها را ذكر میكنیم:
الف) امام علی(ع):
ولو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد.2؛
چون قائم ما قیام كند، آسمان بارانش را فرو ریزد و زمین گیاهانش را برویاند و كینهها از دلهای بندگان برود.
ب) امام صادق(ع):
و یؤلف الله بین قلوب مختلفه و لا یعصون الله عزوجل فی ارضه.3
و خداوند میان قلبهای پراكنده الفت برقرار میكند و آنها خدای عزوجل را در زمین معصیت نمیكنند.
اینها شواهدی بر رشد اخلاقی جامعه بودند و با تأمل در آنها میبینیم كه این رشد اخلاقی برای گروه یا دسته معینی آورده نشده است؛ به تعبیر دیگر از نظر موضوع، عام و یا مطلقاند. بنابراین، از آنها میتوان عمومیت رشد اخلاقی را استفاده نمود.
الف) امام باقر(ع):
اذا قام قائمنا وضع یده علی روِس العباد فجمع بها عقولهم و كملت به احلامهم.4 ؛
چون قائم ما قیام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقولشان را متمركز سازد و عقلهاشان كامل شود.
روشن است كه واژه العباد در این روایت عام است و (ال) آن ظهور در استغراق دارد و شامل همه بندگان میشود. بنابراین، تربیت امام و رشد و ترقّی حاصل از آن تمام بشریت عصر ظهور را در بر میگیرد.
ب) امام باقر(ع):
و تؤتون الحكمه فی زمانه ؛
در زمان مهدی به شما حكمت بیاموزند. 5
پ) تمامی روایاتی كه بر رفع ظلم و جور در زمان ظهور دلالت دارند، نیز میتوانند شاهد خوبی برای رشد عقلانی بشریت باشند. بیتردید از میان رفتن ستم، آن هم در همه جای دنیا و نه بخشی از آن چنانچه مدلول روایات است با ایجاد ترس و وحشت و اعمال زور و تهدید نخواهد بود؛ چرا كه عدالت برآمده از اجبار و زور سطحی و ناپایدار خواهد بود.
حال آنكه عدالتی كه در عصر ظهور به وجود خواهد آمد، عدالت ریشهای و ماندنی خواهد بود و مسلماً یكی از مهمترین راههای گسترش عدالت و ماندگاری آن ایجاد زمینههای فكری و عقلانی آن است.
1. محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص 532، نقل به مضمون.
2. لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 592.
3. علی كورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3.
4. لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 607.
5. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 52، (تهران: انتشارات اسلامیه، چاپ سوم، 1372) ص 352.
تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان
نظرات شما عزیزان: