تلاش‏های نافرجام برای فراموشی این حادثه عظیم ...

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تلاش‏های نافرجام برای فراموشی این حادثه عظیم ...

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

تلاش‏های نافرجام برای فراموشی این حادثه عظیم ...

تلاش‏های نافرجام برای فراموشی این حادثه عظیم ...

  دشمنان اهل بیت، همواره برای فراموشی این حادثه عظیم تاریخی کوشیده‏اند. برخی علماء بزرگ اهل تسنّن به شیوه‏ های گوناگونی برای این کار متوسّل شده‏ اند که نمونه‏ هائی از این شیوه‏ ها به اشاره در پی می‏آید:

1- شیوه عرفان و تصوّف‏

شیخ عبدالقادر گیلانی از علماء اهل سنّت و بزرگان صوفیه است که هم‏اکنون قبر او در بغداد، زیارتگاه است!. او می‏گوید:

بعضی به اهل سنّت اشکال کرده‏اند که چرا روز عاشورا را روزه می‏گیرند و چرا این روز را روز شادی و سرور و جشن قرارداده‏اند؟ می‏گویند شما اهل سنّت چرا افراد را به پوشیدن لباس نو و خوردن غذاهائی که مناسب عید است دعوت می‏کنید …؟ این کار صحیح نیست؛ چرا که در این روز، حسین بن علی به شهادت رسیده و باید روز مصیبت تمامی مسلمانان باشد.

آن گاه چنین پاسخ می‏دهد:

اشکال کننده به اشتباه رفته و اعتقادش قبیح و فاسد است؛ زیرا خداوند متعال شهادت را برای سبط پیامبر صلی اللَّه علیه وآله برگزیده‏ است … و روز عاشورا را نباید روز مصیبت و عزا قرار داد؛ چرا که عاشق به معشوق رسیده است. از این رو، این روز باید روز سرور و شادی باشد … و اگر بنا باشد روز عاشورا را روز عزا و ماتم قرار دهیم، بهتر آن است که روز دوشنبه را که پیامبر و ابوبکر از دنیا رفته‏اند روز عزا و ماتم معرفی کنیم.

 

 2- شیوه تقدّس و پرهیزکاری‏

در شیوه دیگری با ایجاد تردید درباره قاتل امام حسین علیه السلام به مبارزه برمی‏ خیزند.

غزالی در کتاب احیاء علوم الدین، از راه تقدّس و پرهیزکاری کوشیده تا عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام را کم اهمیت نشان دهد. او می‏ نویسد:

اولًا: این که قتل سیدالشهداء علیه السلام منسوب به یزید باشد و یزید قاتل حسین بن علی باشد ثابت نیست.

دوم: این که قاتل حسین بن علی علیهما السلام هر که بوده، شاید قبل از مرگش توبه کرده است.

بنابراین، لعن قاتل سیدالشهداء علیه السلام جایز نیست.

3- شیوه تکذیب‏

ابن تیمیه، مبارزه خود را با این شیوه شروع کرده و می‏نویسد:

همانا یزید به کشتن حسین بن علی علیهما السلام امر نکرده و همه علماء (که شامل راویان و تاریخ نگاران می‏شوند) بر این مطلب اتّفاق نظر دارند. فقط یزید به ابن زیاد نامه‏ای نوشت که تو از برپائی حکومت حسین رضی اللَّه عنه در عراق جلوگیری کن. آن‏ها با حسین بن علی رضی اللَّه عنه به جنگ برخاستند تا او را مظلومانه به شهادت رساندند و چون خبر به یزید رسید، اظهار ناراحتی کرد و گریست. او هرگز خاندان حسین بن علی رضی اللَّه عنه را به اسارت نبرد؛ بلکه آن‏ها را اکرام و احترام کرد تا به شهر و دیارشان برگشتند!  ابن تیمیه در ادامه دفاع از یزید و توجیه جنایات او می‏نویسد:

بر فرض این که یزید، حسین بن علی را به قتل رسانده باشد، او کارهای خوبی نیز انجام داده است؛ چرا که «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» (هود: آیه 114)

خوبی‏ها، بدی‏ها را از بین می‏برند.

بنابراین یزید جرمی مرتکب نشده است!

4- توجیه شرعی کار یزید

گروهی دیگر از علماء اهل سنّت در راستای مبارزه و خاموش نمودن چراغ هدایت، قلم را به گونه‏ای دیگر چرخانده و به قاتل بودن یزید اعتراف می‏کنند؛ امّا به جنایت او، رنگ و لعاب شرعی داده و او را تأیید می‏کنند!

 

آن‏ها می‏گویند: حکومت یزید، شرعی بوده و حسین بن علی علیهما السلام بر علیه حکومت شرعی الهی قیام کرده و (العیاذ باللَّه) قاتلان آن حضرت، به دستور خود پیامبر صلی اللَّه علیه وآله عمل کرده‏اند! به عبارت دیگر به تکلیف شرعی خود عمل نموده‏ اند.

ابن خلدون و ستیزه جوئی با سیدالشهداء علیه السلام‏

ابن خلدون، مورّخ نامی و مشهور، مقدّمه‏ای بر کتاب تاریخ خود نوشته که با عنوان مقدّمه ابن خلدون در محافل علمی معروف است. در این مقدّمه فصلی به عنوان به «ولایة العهد» وجود دارد که در آن جا به ولایت عهدی یزید در زمان معاویه می‏پردازد.

در این فصل به سیدالشهداء علیه السلام بسیار جسارت نموده و از یزید و معاویه و صحابه‏ای که همراه با او بوده‏اند حمایت می‏کند.

وی در آن جا می‏نویسد:

حسین بن علی بیعت را شکست و این در حالی بود که صحابه رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله معتقد بودند که ولایت یزید شرعیت دارد و حکومت او بر حق است و نباید علیه یزید قیام کرد!  او با کمال تعصّب چنین وانمود می‏کند که گویا سیدالشهداء علیه السلام با یزید بیعت کرده و بعد پیمان خود را شکستند.

دیدگاه ابن عربی مالکی‏

ابن عربی مالکی  یکی دیگر از دانشمندان بزرگ اهل تسنّن است، لکن بسیار با اهل بیت علیهم السلام دشمنی دارد. در دشمنی او همین کافی است که ابن تیمیّه بسیاری از مطالبش را از این شخص و کتابش فرا گرفته است.

او دیدگاه خود را درباره سیدالشهداء علیه السلام چنین اظهار می‏کند: حسین کشته نشد مگر به شمشیر جدش!.  عالمان دیگر برکلام ابن عربی نقد کرده ‏اند، به گونه‏ ای که ابن حجر مکّی با همه ضدیتی که با شیعه دارد، درباره کلام ابن عربی می‏گوید: از کلام او بدن انسان می‏لرزد.  ابن حجر مکّی بعد از نقل سخن ابن عربی راجع به امام‏ حسین علیه السلام به توضیح کلام وی می‏پردازد و می‏گوید:

به عقیده ابن عربی، یزید خلیفه است و در حقانیت و شرعیت یک حکومت و خلافت، بیعت بعضی از اهل حل و عقد (بزرگان) کافی است.

از طرفی حاکمیت یزید با بیعت صورت گرفته است؛ چرا که عدّه‏ای از صحابه پیامبر صلی اللَّه علیه وآله این بیعت را پذیرفته و انجام داده‏اند. البته ما در موردی به بیعت اهل حلّ و عقد نیاز داریم که ولایت عهدی یزید توسّط معاویه صورت نگرفته باشد، اما با وجود این، وقتی معاویه، یزید را ولی عهد خود کند، دیگر موافقت یک نفر از اهل حلّ و عقد نیز شرط نیست. حتی اگر همه اهل حلّ و عقد هم مخالفت کنند، این تعیین جانشینی توسط معاویه برای شرعیت و خلافت یزید بن معاویه کافی است.  وقتی این سخنان، حاکی از مبنایی ثابت در نزد علماء اهل سنّت باشد، پس جانشینی یزید توسط معاویه به تنهایی ملاک حقانیّت و شرعیت حکومت یزید است و هر گونه قیام بر علیه یزید باطل است، هر چند آن کسی که قیام کرده حسین بن علی علیهما السلام باشد، حسینی که سیّد جواناناهل بهشت و فرزند فاطمه است و … پس او به حق به قتل رسیده و قیام او باطل بوده است!

5- منتشر نکردن احوالات اهل بیت علیهم السلام‏

از دیگر روش‏های آنان، منتشر نکردن احوالات اهل بیت علیهم السلام و حذف آن‏ها از کتب است.

به طور مثال: آنان، کتاب الطبقات الکبری ابن سعد را چاپ کرده‏اند، ولی از چاپ احوالات سیدالشهداء علیه السلام و داستان کربلا خودداری کرده‏اند؛ آن گونه که گویی هرگز در کتاب طبقات، چنین مطالبی پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام نوشته نشده است!

البتّه یکی از محقّقان، نسخه خطّی آن را به دست آورده و احوالات سیدالشّهداء علیه السلام را در جلدی جداگانه با نام ترجمة الامام الحسین من تاریخ ابن سعد به چاپ رسانیده است.

6- احادیث ساختگی در دفاع از یزید

عدّه‏ای دیگر از متعصّبین، برای کم رنگ کردن جنایت‏های انجام شده در کربلا، دست به توجیه و ساختن فضائل برای معاویه و یزید زدند و برای کسب آبروی رفته یزید و پدرش، تلاش‏های نافرجامی انجام دادند و احادیثی در این زمینه جعل کردند؛ مانند آن که فتح قسطنطنیه را به دست لشگری از مؤمنان و خوبان که رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله نوید داده بودند، به یزید نسبت داده و حدیث جعل کردند که پیامبر خدا فرمود: فرمانده آن لشگر یزید است.  آنان پا را فراتر گذاشته و می‏گویند: زیر پرچم یزید و در لشگر او، حسین بن علی نیز بوده است. «2» آن تندروان، بی‏حیایی را از حدّ می‏گذرانند و حدیث جعل می‏کنندکه آن گاه که پرنده‏ای به نام «صرد» بر روی دست پیامبر خدا صلی اللَّه علیه وآله نشست، ایشان فرمودند: این نخستین پرنده‏ای است که روزه گرفت و آن روز، روز عاشورا بود!

حاکم نیشابوری می‏گوید: این از احادیثی است که قاتلان حسین علیه السلام جعل کرده‏ اند.

امّا از کلام حاکم نیشابوری در بخش شهادت امام حسین علیه السلام که می‏گوید: «وقد ذکرت هذه الاخبار بشرحها فی کتاب مقتل الحسین علیه السلام وفیه کفایة لمن سمعه ووعاه» (المستدرک علی الصحیحین: 3/ 177) استفاده می‏شود که وی کتابی به عنوان مقتل الحسین تألیف نموده و مطلب مزبور را در آن کتاب آورده است که متأسّفانه این کتاب نیز به دست ما نرسیده است.

سلسله پژوهش های اعتقادی - آیت الله علی حسینی میلانی

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسب‌ها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا

تاريخ : یک شنبه 24 / 11 / 1399 | 9:25 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.